صبورانه
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


مرداد 1402
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      





جستجو





  شعری ازاباعبدالله   ...

#به_قلم_خودم
#بحار_الانوار
شعری_از_امام حسین
حضرت‌سجادعلیه سلام‌می‌گوید،شبی‌که‌پدرم‌فردای‌آن‌به‌ شهادت‌رسید،
بیماربودم‌وعمه‌ام‌زینب‌ازمن‌پرستاری‌ می‌کرد.دراین‌حال‌پدرم،ازاصحاب‌کنار کشیده‌وبه‌خیمه‌آمد.
(این‌ شعرمنتسب‌به‌اباعبدالله‌علیه‌سلام‌است)
یا دَهُرُ اُفِِ لکِ مِن°خلیلِِ

کم°لک بالاِشراق‌وَ الاَصیلِ

مِن°صاحبِ وطالبِ قتیلِ

والدّهرُلایقنَعُ‌بالبَدیلَ

وَکُلُ‌حیّ‌سالِکُ سبیلِ
ای دنیا!اف بردوستی‌توکه‌بسیارازدوستان‌و خواستارانت‌راسپیده‌دمان‌شامگاهان
به کشتن‌می‌دهی‌وهرگزبه‌مانندآنان‌قناعت
نمی‌ورزی‌!هماناکارهابه‌خدای‌بزرگ
واگذارده‌وسرانجام‌بامرگ‌دیدارخواهد
کرد

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[یکشنبه 1402-05-29] [ 06:22:00 ب.ظ ]





  #مقتل الحسین   ...

#به_قلم_خودم
امام حسین(ع)به عمربن‌سعدپیام‌فرستادکه‌می‌خواهم‌باتوگفت‌وگوکنم.
امشب‌میان‌لشکرماولشکرخودت‌ همدیگر‌راببینیم….
عمربن‌سعدباحدودبیست‌هزارسوار‌ وامام‌باتعداداندکی‌بیرون‌آمدند.
امام‌حسین(ع)به عمربن سعدفرمود: وای برتو!آیاازخدایی‌که‌بازگشتت‌به سوی‌اوست.نمی‌ترسی؟ای‌مرد!
آیابامن‌می‌جنگی،درحالی‌که می‌دانی‌من‌فرزند‌چه‌کسی‌هستم؟
این‌قوم‌راواگذاروبامن‌باش
که دراین‌حال‌به‌خدانزدیک‌تری….
عمربه‌امام‌گفت:بیم‌دارم‌که‌خانه‌ام‌را خراب‌کنند!
امام‌حسین(ع)فرمود:من‌آن‌را‌برایت‌ می‌سازم.
عمرگفت:می‌ترسم‌که‌مزرعه‌ام‌رابگیرند.
امام‌حسین(ع)فرمود:من‌بهتر‌ازآن‌رادر ملکم‌درحجاز‌به‌تو‌می‌دهم.
عمرگفت:من‌خانواده‌ای‌دارم‌که‌برای‌آنان نگرانم.
امام حسین(ع)فرمود:من‌سلامت‌آنها را ضمانت‌می‌کنم.
عمرساکت‌ماند‌وپاسخی‌نداد.امام‌ حسین(ع)ازاوروی‌گرداند‌ودرحال‌‌ بازگشت‌فرمود:توراچه‌شده؟! خداوندجان‌تورادربسترت‌بگیرد‌وتورا نیامرزد!
به‌خداسوگند‌امیدوارم‌جزاندکی‌ازگندم عراق نخوری!

#خدایا_مارا_حسینی_بمیران

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[جمعه 1402-05-27] [ 07:57:00 ب.ظ ]





  #اسیر_شیطان   ...

🔴 اسیر شیطان

♦️حضرت موسی (علیه‌السلام) در جایی نشسته بود، ناگاه ابلیس که کلاهی رنگارنگ بر سر داشت نزد موسی آمد. وقتی که نزدیک شد، کلاه خود را برداشت و مؤدبانه نزد موسی (علیه‌السلام) ایستاد.

♦️موسی (علیه‌السلام) گفت: تو کیستی؟
ابلیس گفت: من ابلیس هستم!

♦️موسی (علیه‌السلام) گفت: آیا تو ابلیس هستی؟ خدا تو را از ما و دیگران دور گرداند!
ابلیس گفت: من آمده‌ام به خاطر مقامی که در پیشگاه خدا داری، بر تو سلام کنم!

♦️موسی (علیه‌السلام) گفت: این کلاه چیست که بر سر داری؟
ابلیس گفت: با رنگ‌ها و زرق و برق‌های این کلاه، دل انسان‌ها را می‌ربایم.

♦️موسی (علیه‌السلام) گفت: به من از گناهی خبر ده که اگر انسان آن را انجام دهد، تو بر او چیره می‌شوی و هر جا که بخواهی، او را می‌کشی.
ابلیس گفت: اذا اعجبته نفسه و استکثر عمله، و استصغر فی عیبه ذنبه؛

⏺سه گناه است که اگر انسان گرفتار آن بشود، من بر او چیره می‌گردم:

1- هنگامی‌که او، خودبین شود و از خودش خوشش آید؛
2- هنگامی‌که او عمل خود را بسیار بشمارد؛
3- هنگامی‌که گناهش در نظرش کوچک گردد.

📚 اصول کافی، ج 2، ص 262



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 11:21:00 ق.ظ ]





  #مسیر_عاشقی   ...

#مسیر_عاشقی
#به_قلم_خودم
عمروبن جناده الانصاری
ازیاران امام حسین(ع)وشهدای کربلابود که درمکه‌مکرمه‌به همراه‌پدرومادربه‌کاروان امام پیوستن
پدرش جناده بن حارث ازیاران‌پیامبر(ص)وشیعیان‌امام‌علی(ع)بود‌که‌درجنگ‌صفین‌هم حضورداشته
ودرروزعاشورادررکاب‌امام‌به شهادت‌رسیدپس‌ازشهادت‌پدرش
جناده،مادرش عمرو را راهی‌کردوگفت‌پسرم برو‌ وحسین(ع)رایاری‌کن
اونزد امام رفت واجازه میدان خواست.حسین(ع) اجازه نداداوباردیگرسخن خودراتکرارکردامام فرمودن‌ این جوان تازه پدرش شهیدشده است‌وشایدمادرش میدان رفتن‌اوراخوش نداند
اوگفت:ای فرزند رسول خدا(ص)مادرم‌مرا
امرکرده که‌شمارایاری کنم وبه دستان خودش لباس زراع برتنم‌پوشانده است
امام حسین(ع)به‌اواجازه‌میدان رفتن داد
درمیدان‌بادشمنان‌جنگیدتابه شهادت رسیده‌
مالک بن نسریدی سرش راجداکرده‌وبه‌سوی‌لشکرگاه‌‌امام‌حسین(ع)پرتاب نموند
نقل شده است به هنگام شهادت21سال وبنابه نقل دیگر11یا9سال داشت
مادرش‌سررابرداشت وگفت
آفرین‌پسرم.ای شادی دلم وای نورچشمم
سپس سر رابه‌سوی‌یکی‌ازافراددشمن‌پرتاب‌کرد
وعمود خیمه رو کشیدوبرآن
گروه حمله‌کردامام‌او رابرگرداند‌وبر
حقش دعا فرمودند

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[سه شنبه 1402-05-24] [ 07:23:00 ب.ظ ]





  #جامانده از کربلا   ...

#جامانده‌ازکربلا

حبیب ازسالهاپیش‌درانتظاراین واقعه بزرگ‌بود وهرطورکه‌بودخودش‌رابه کربلا رساند.
زهیراصلاََازپیروان اهل بیت(ع)نبوداما‌فقط چندروز قبل درفرصتی‌کوچک‌تصمیم‌بزرگی گرفت‌وگوی‌سبقت‌راازپیروان چندین‌ساله‌امام‌حسین(ع)ربود.
حربن یزید ریاحی‌ساعتی‌قبل…حسینی شد‌وجانش‌رافدای‌امام‌زمانش‌کرد.
مردان عاشورافرصت باامام بودن‌راشناختندوخودشان‌رابه‌موقع‌به‌ امامشان‌رساندند.
امابرخی‌دیگردرنگ‌کردند‌وجاماندند
یکی از این جاماندگان ⏪
طرماح‌بن‌عدی‌طائی‌بود‌که به‌امام‌حسین(ع)‌عرضه‌داشت‌: من قدری آذوقه‌دارم‌که‌برای‌خانواده‌ام‌می‌برم‌، می‌روم‌وبرمی‌گردم،اگربه شمارسیدم، ازجمله یاران‌شماهستم‌
امام‌به‌اوفرمود《اگرخواستی‌بشتاب،خداتورارحمت‌کند》
پیش خانواده اش رفت‌وبعدازاندکی درنگ بازگشت‌و خبرشهادت حسین(ع)ویارانش‌راشنید
طرماح دلش باامام بود‌امااهل‌سرعت وسبقت‌نبود‌ازقافله‌شهدای کربلاجاماند
امام‌علی(ع)می فرماید
هرکس رااززمانش به تاخیر اندازد مطمئن باشدکه‌آن‌راازدست‌می‌دهد.

این چه درس بزرگیست درس عاشورا
#به_قلم_خودم

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[یکشنبه 1402-05-22] [ 12:09:00 ق.ظ ]





  #طلب روز   ...

 

※ در طلب روزی

✍ روزی، فقط عددی نیست که حساب بانکی ما نشان می‌دهد.

آبرو، محبوبیت، عقلانیت، رفتارها و واکنش‌های منطقی و معقول،
گاهی یک خنده از ته دل،  یک انتخاب به جا،
یک ایده‌ی نو و بموقع ….
همه روزی‌اند که صاحبش خداست و میان بندگانش قسمت می‌کند.

گاهی هم بزرگترین روزی‌ها را قسمت بندگانش می‌کند: مثلاً یاری امام، همراهی امام، طلب امام ….
 
✘ همه‌ی ما نگران می‌شویم، نگران از دست دادن روزی هایی که داریم، یا نگران بدست آوردن آنچه آرزویش را داریم.

فقط یک متخصص می‌تواند این جنس نگرانی‌ها را پیش‌بینی کرده و برایش هم شرح‌ حال بنویسد و هم راه درمان.

※ نوشتنی که خواندنش به قدرت می‌‌انجامد،
قدرتی که محصول اطمینان است،
اطمینانی که محصول سپردن است،
و سپردنی که محصول توحید است.


• اَقُولُ: مِنْ اَیْنَ؟ وَإِلیٰ أَیْنَ؟ وَکَیْفَ اَحْتٰالُ؟ وَمَنْ لیٖ؟ ….

من می‌گویم: روزی من از کجاست؟ و به کدام سو است؟ و چگونه تدبیر کنم برایش؟ بدست چه کسی به من می‌رسد؟ و …

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[جمعه 1402-05-20] [ 09:42:00 ب.ظ ]





  قوی بودن   ...

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[پنجشنبه 1402-05-19] [ 05:19:00 ب.ظ ]





  برکت روضه خانگی   ...

#برکت_روضه_خونگی
#به_قلم_خودم
#عکاسی_خودم
مرحوم علامه طهرانی درنجف درمنزل کوچکی که داشت هرهفته برای مادر ومادربزرگ خود روضه ای می خواندوبعدباچایی پدیرایی میکرد.اومعتقدبودکه این چای ازمجلس روضه متبرک شده‌وموردعنایت‌است‌وخوردن‌دارد.ایشان‌میگفت‌مجلس‌ذکر‌ویادائمه(علیهم سلام)خیلی‌مهم‌است‌
وروضه‌خواندن‌عزاداری‌واشک‌ریختن‌علاوه‌برتوسل‌،اهمیت‌خاص‌داردوبرگزاری‌واشک‌ریختن،درخانه‌ای‌که‌زندگی‌می‌کنید‌بسیارخوب‌‌وبابرکت‌است
ونبایدانسان‌به‌شرکت‌کردن‌درمجالس‌روضه‌دربیرون‌منزل‌قناعت‌بورزد
پیامبراکرم(ص)می‌فرماید:"روزقیامت‌هرچشمی‌گریان‌است،مگرچشمی‌که‌درمصیبت‌وعزای‌حسین(علیه‌سلام)گریسته باشد،که‌آن‌چشم‌درقیامت‌خندان‌است‌وبه‌نعمت‌های‌بهشتی‌مژده‌داده‌می‌شود.”

امامتاسفانه خیلی‌ازماها یعنی‌اکثرمردم‌تادهه‌اول‌محرم‌تموم‌میشه‌لباس‌مشکی‌،عزاداری‌وهمچی‌روتعطیل‌میکنن‌بیشتر‌عزاداری‌ومجالس‌حسینی‌روهمون‌دهه‌اول میگیرن
دیگ
درخانه‌ها‌درکوچه‌خیابونی‌بوی‌ازمحرم‌دیدیده‌نمیشود

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[یکشنبه 1402-05-15] [ 08:17:00 ب.ظ ]





  احکام عزاداری   ...

💠 نماز خواندن با لباس مشکی در ایام سوگواری

⁉️ سؤال:
آیا نماز خواندن با لباس سیاهی که در ایام سوگواری و شهادت اهل بیت علیهم‌السلام پوشیده می‌شود، مکروه است؟

✍️ پاسخ:
🔹 نماز با لباس سیاه مکروه است و در غیر نماز کراهتش ثابت نیست، و پوشیدن لباس سیاه جهت اظهار حزن در ایام سوگواری اهل بیت علیهم‌السلام مستحب است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[جمعه 1402-05-13] [ 03:13:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما